یک شنبه ۱۲ مرداد هلند
از بروکسل حدود ۲۰۰ کیلومتر به سمت شمال راندیم تا به دریای شمال برسیم. تا آمستردام هلند اتوبوس با دقت و آرامش می رفت و ما از دیدن کشتزار ها و مزارعی که درو شده بودند و محصولهای که به صورت استوانه های آماده ی حمل بر روی زمین قرار داشت خوش بودیم. گاو ها و گوسفندان در مراتع می چریدند و چه آسوده و راحت بودند خوش به حالشان که در این مرتع سرسبز و قشنگ می چریدند. از دیدن آسمان آبی با تک لکه های سفید ابر لذت می بردیم. انگار تمام این مدت به نقش های امپرسیونیستی نگاه می کردم. به سمت هلند زادگاه ون گوک می رفتیم . کشوری که مساحتش یک شانزده ام ایران و جمعتش ۱۶ میلیون نفر است.
به آمستردام لقب ونیز شمال داده اند. شهری با کانال های زیبا و تاریخی اش و پل های فراوان، پل های بازشو که زیبایی خاص و دیدنی دارد . اولین چیزی که در آمستردام به چشم می آید دوچرخه است. در پارکینگ ها بیش از ماشین دوچرخه پارک شده است.
عصر روز یک شنبه به آمستردام رسیدیم . اینجا توی هر شهر تا کنون به یادبود کشته شدگان جنگ میدانی و مجسمه و یادبودی دیده ام و در میدان دام آمستردام هم یادبود کشته شدگان گمنام جنگ بنای یادبودی هست با ستونی بر افراشته که تندیسی از یک زن و مسیح مصلوب و چند تندیس دیگر دارد. در میدان دام که معروف ترین مکان برای تجمع های شهر است فروشگاه ها و مکانهای دیدنی زیادی هست. موزه مادام توسو که با مجسمه های مومی از مشاهیر هنری وسیاسی خودنمایی می کند. ورودی اش ۲۱ یورو است. اما برای دیدن یک بار ارزش پرداخت دارد. سیاست مدارانی چون اوباما و جرج بوش ، نام آورانی چون گاندی و ماندلا و هنرپیشه ها و آهنگ سازان همه اینجا جمع هستند و البته سالواتور دالی با خروسی که بر روی دوش او جا خوش کرده است. کمی آن طرف تر هم خیابان معروف چراغ قرمز red Light است ، در این خیابان مانند دیگر خیابان ها چیز های برای فروش عرضه می شود اما با ماهیت متفاوت. مجسمه ای در این خیابان هست که برای ادای احترام به زنانی است که عرضه تن خود به دیگران را به عنوان شغل انتخاب کرده اند .
پشت به موزه مادام توسو که ایستاده باشی دست چپ ساختمانی است با معماری گوتیک ، ساختمان کاخ شاهی است . ساختمانی که به عنوان سالن شهر و در قرن هفده ام و دوره طلایی هلند ( Dutch Golden Age) ساخته شد و بعدها توسط پادشاه لویس ناپلون به عنوان کاخ شاهی استفاده شد. بالکن قصر شاهد حضور خاندان سلطنتی در مراسم و ایام خاص هستند. خاطره بوسه ی پرنس ویلم الکساندر ( شاه اکنون هلند ) به پرنسس ماکسیما ( ملکه هلند ) در دوم فوریه ۲۰۰۲ در این بالکن جاودانه شد.
شعبده بازی با سرفه های پی در پی در حال جلب توجه مردم است تا معرکه اش را شروع کند. آن طرف تر هم مردمان لبنانی و فلسطینی با پرچم در اهتزاز با هم گپ می زنند. فروشگاه های معتبر که در زمان حراج هستند همه پذیرای مردم هستند تا اجناس خود را به فروش برسانند.
آمستردام از نظر لغوی از دو قسمت تشکیل شده که معنی سد و آب می دهد اما آنچه بیشتر از کانال ها و آبراه ها به چشم می خورد دوچرخه است. شهری با حدود ۷۵۰ هزار نفر جمعیت حدود ۸۰۰ هزار دوچرخه دارد. بیخود نیست که پارکینگ دوچرخه یکی از معضلات شهری آمستردام است.
یکی از ساختمان های بزرگ مخصوص پارک دوچرخه طراحی شده .مثل پارکینگ طبقانی ماشین ها. چقدر شیک و زیبا
غروب هنگام سوار بر کشتی در آبراه های آمستردام می گردیم. بلند گو از مناطقی که با آن سمت می رویم می گوید . از ساختمانهای کنار کانالها که چه باریک هستند. برخی ساختمانها بر تارک خود به سال ۱۵۶۷ اشاره می کنند. در تعجبم که ما در تهران ساختمانهای بیست ساله را به عنوان کلنگی خراب می کنیم. اینجا ساختمانها با بر ۵ یا ۶ متر در کنار هم حدود سه یا چهار طبقه بالا رفته اند. آنقدر باریک هستند که برای بردن بار در طبقات بالا باید از طناب و قرقره ای که بر پیشانی ساختمان است لوازم سنگین و حجیم را بالا ببرند. یاد فیلم های هارلوید می افتم که در وسط خیابان مردی پیانوی خود را که بر روی تخته ای آویزان به طنابی به طبقه بالا می رساند. در حالی که توی قایق نشسته ام و به حرف های گوینده گوش می کنم خودم را برای بردن بار به طبقه سوم تصور می کنم.
حدود یک ساعت در آبراه ها گشتیم و از چند پل بازشو گذشتیم. قبل از رسیدن به پل معلق به مرکز کنترل اعلام می کنند وآنها دو طرف پل را بالا می برند و مسیر خیابان بسته شده – به اندازه چراغ قرمز – و بعد دوباره بازگشت خیابان و پل.
با خاطره خوش از شهری آرام و با مردمی خونگرم و مهربان در هتل به خواب رفتیم تا صبح سفری را به سوی آلمان آغاز کنیم. سنگین ترین روز اتوبوس سواری مان . افسوس که در این زمان نتوانستیم از نمایشگاه گلهای زیبای هلند استفاده کنیم . برخی هم که اهل نقاشی و هنر بودند در تلاش برای رفتن به موزه ون گوک بودند تا از دیدن آثار او دیگر نقاشان هم سبک بیشتر لذت ببرند.
سلام، می خواستم ازتون خیلی تشکر کنم که این تجربه عالیتون رو با ما به اشتراک گذاشتین. منم می خوام به زودی انشاالله این تجربه رو به دست بیارم.
اگه لطف کنین، بفرمایین ۱، پولهاتون رو چطور حمل می کردین? اگه کردیت کارت گرفتین، کجا افتتاح حساب کردین?
۲ آیا جایی در این مسیر بود که احساس امنیت کمتری نسبت به جاهای دیگه بکنین?
۳ اگه مجبور بشین دو یا سه کشور رو از این مجموعه حذف کنین تا کشورهای دیگه ای جایگزین اونا کنین کدوما رو حذف می کنین?
۴ به نظر میاد این سفر خیلی با عجله بود و فرصت ۲۴ روزه برای این سفر کافی نیست? درسته?
با تشکر
۱) با توجه به اینکه مسافرت به صورت یک تور و با اتوبوس صورت گرفته و خورد و خوراک ما هم به صورت غالب با خود تور بود در نتیجه نیاز نبود که پول زیادی با خودمون همراه داشته باشیم. همان مقدار مجاز هر مسافر برای ما کافی بود. من همیشه در مسافرت یک کوله پشتی و یک کیف کمری همراهم هست و وجه مورد نیاز را همراهم می برم. البته طبق توصیه بزرگان همه وجه را همراهم نمی برم و توی صندوق ( safe box) هتل می گذارم. من نیاز به کارت اعتباری نداشتم. مبالغ را هر دو کشور تبدیل کردم – ترکیه و مجارستان – باقی کشور ها از یورو استفاده کردم
۲) همه ی کشورهای که رفتیم به طور عام به ما اعلام می شد که مواظب کیف و پول و وسایل خودمان باشیم. در هر جایی که صف می ایستادیم – فرودگاه ، صف رفتن به مکان های دیدنی و … – از تلوزیون آن برنامه ای پخش می شد که نشان می داد چطور از وسایل خودمان مراقبت کنیم. در تمام مسیر سفر باید مواظب تبدیل وجه خود باشید که در صرافی های مجاز انجام شود. در پاریس دست فروش های فراوانی بودند و به توصیه دیگران برای خرید از آنها فقط پول به اندازه ارایه شود چون غالبا اسکناس های تقلبی به مسافران می دهند.
از نظر امنیت کلی با توجه به اینکه در گروه بودیم مشکل خاص نداشتیم اما در پاریس و مجارستان از یکی از همسفرهای ما دزدی کردند. در ونیز ایتالیا گدا زیاد دیدم.
من همیشه در همه جا مواظب لوازم و وسایلم هستم توصیه می کنم مواظب وسایل خود باشید.
۳) ما از آلمان به خوبی دیدن نکردیم. به نظرم می شد آن را حذف کرد. اما دیدن از یونان و ایتالیا و اطریش و مجارستان فوق العاده بود. می شود یک برنامه یک هفته ای برای اتریش و مجارستان تهیه کرد. و همینطور یونان و ایتالیا.
۴) برنامه ی زمینی با گروه و تعداد زیاد بود اما فوق العاده خاطره انگیز و خوب.
امیدوارم شما هم از برنامه تون لذت ببرید
از راهنمایی و پاسخ شما بسیار متشکرم
به نظر من خاطرات شما در این سایت کامل ترین راهنما برای این مسافرت بود که در اینترنت دیدم
خوشحالم که مورد قبول قرار گرفته
سلام .
با اینکه مدت زیادی از گزارش شما میگذرد ، اما بسیار مفید و ارزشمند است .
من نوروز ۹۶ انشاالله عازم هستم . از توضیحات شما بسیار استفاده بردم . امیدوام بتوانم
در بازگشت من هم گزارشی مشابه تهیه کنم . سفر ما از اسفند ۹۵ شروع و تا فروردین ۹۶
ادامه خواهد داشت . سعی میکنم عکسهای سفر را در اینستاگرام خودم منتشر کنم با نام زیر:
dr.memarian
امیدوارم که سفری خوب و خوش در پیش داشته باشید و از سفر لذت کافی ببرید
سپاس فراوان